۲۷ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۴
تهدید راست افراطی برای اروپا

اکونومیست در سرمقاله این شماره خود نسبت به قدرت گیری راست افراطی در اروپا هشدار داد.

فردای اقتصاد: موج جدید پوپولیسم راست افراطی در حال تسخیر اروپاست. در آلمان حزب جایگزینی برای آلمان (AfD) به سرعت طرفدار پیدا کرده و حالا دومین حزب محبوب این کشور است. در لهستان هم یک حزب افراطی جدید جذابیت بیشتری پیدا کرده و باید منتظر بود که اخباری از این دست از اروپا بیشتر شنیده شود. مثلا احتمال برنده شدن ماری لوپن در انتخابات ۲۰۲۷ فرانسه. در صورت چنین رخدادی، فرانسه دومین کشور بزرگ اروپا پس از ایتالیا می‌شود که توسط یک راست افراطی رهبری می‌شود. اشتباه نکنید، قرار نیست اروپا ماننده دهه ۱۹۳۰ توسط فاشیست‌ها مدیریت شود. اما راست افراطی جدید یک چالش بزرگ است.

بنابراین، به جای حذف کردن آنها، بهترین واکنش باید مشارکت دادن آنها باشد؛ اگر آنها مسئولیت داشته باشند، در ایده‌های خود کمتر افراطی می‌مانند. 
راست‌های افراطی طی ربع قرن گذشته در اروپا توسعه یافتند. مثلا در سال ۲۰۱۵ بحران مهاجران که یک میلیون نفر افراد فقیر به مرزهای اروپا کشانده شدند، محبوبیت احزاب راست افراطی بیشتر شد. 
اما موج جدید از سه جهت تفاوت دارد. اول فرصت‌طلبی آنها در پیدا کردن مباحثی است که بتوانند درباره آن نفرت‌پراکنی کنند. هرچند آنها اغلب ضدخارجی هستند، اما تجربه ناموفق برگزیت آنها نفرت خود نسبت به عضویت در اتحادیه اروپا را مخفی می‌کنند. دوم، پهنه بزرگ طرفداران آنهاست. طبق برآوردهای اکونومیست، از ۲۷ عضو اتحادیه اروپا ۱۵ کشور وجود دارند که حزب راست افراطی در آنها بیش از ۲۰ درصد آرای نظرسنجی‌ها را دارد. سوم، خطر آنها رو به فزونی است. نیاز به اصلاحاتی در اتحادیه اروپا به ویژه بعد از جنگ اوکراین یکی از مسائلی است که راست‌های افراطی با آن مخالفت خواهند کرد و اضافه شدن کشورها به این بلوک را دشوار خواهند کرد. 
واکنش به این روند چه باشد؟ پاسخ سنتی، طرد کردن آنهاست؛ احزاب اصلی از همکاری با این گروه‌های تندرو سر باز می‌زنند و رسانه‌های اصلی نیز دیدگاهشان را پوشش نمی‌دهند. اما این روش جواب معکوس داده و همین باعث شده حزب منزوی AfD اکنون به تنها روایت غالب برای تغییر در آلمان تبدیل شود. احزاب اصلی نمی‌توانند تا ابد صدای بیش از ۲۰ درصد رای‌دهندگان را نشنوند. 
اتفاقا وقتی احزاب راست افراطی در مقام مسئولیت قرار می‌گیرند، مجبور می‌شوند از تندروی خود بکاهند. نمونه عملی همین خانم ملونی در ایتالیاست که حداقل تا کنون نه جنگی با اروپا به راه انداخته و نه سیاست‌های مهاجرتی و سقط جنین را تغییر معناداری داده است. حتی وی حامی ناتو و اوکراین باقی مانده است. وضعیت مشابهی در دولت‌های فنلاند و سوئد نیز دیده می‌شود. 
همچنین، احزاب جریان اصلی اکنون باید متوجه اشتباهات خود شوند. تسریع گذار به انرژی پاک با افزایش هزینه‌های مردم بدون اقناع‌سازی حتما طرفداران احزاب افراطی را افزایش می‌دهد. توسعه راست‌های افراطی نتیجه شکست احزاب جریان اصلی در حوزه‌هایی مانند گذار انرژی پاک و قوانین مهاجرتی بوده؛ در حالی که آنها می‌توانستند با ارتباط درست به مردم بفهمانند این تغییرات به نفع خود آنهاست.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha